هیچ گاه آن طور که می خواهیم پیش نمی رود. چیزی لازم است که ما نداریم؛ هیچ وقت نداشته ایم آن هم درست وقتی که بیش از همیشه به آن احتیاج داریم.
زندگی باید مثل رفتن کنار دریاچه ای صاف و زلال باشد؛ باید بشود خود را در آن دید. باید بشود با انگشت اشاره ای در آن موج پدید آورد و غلتیدن برگ های خشک را روی آن تماشا کرد.